تشخیص فرصتهای کارآفرینی
خیلی از ما دوست داریم کاری داشته باشیم که متعلق به خودمان باشد، اغلب ما دلمان میخواهد به قول معروف آقای خودمان باشیم و آقا بالاسر نداشته باشیم، اینکه اسم کارآفرین یا صاحب کسب و کار را یدک بکشیم، حس بی نظیر موفقیت را به ما القا میکند.
اما چگونه باید کارآفرینی را شروع کرد؟ اصلاً فرصت کارآفرینی را چطور باید شناسایی کرد؟ در مقاله پیش رو، دکتر ماکان آریا پارسا که خود صاحب هولدینگ بزرگی است، راه و رسم قاپیدن فرصتهای کارآفرینی را آموزش میدهد. یادتان باشد، فرصتها ماندگار نیستند، باید یاد بگیرید چگونه آنها را بقاپید!
کارآفرینی ذاتی است یا اکتسابی؟ میتوانیم یادش بگیریم؟
بسیاری از افرادی که در زندگی به دستاوردهای خاصی نرسیدهاند، تمام تقصیرات را گردن این موضوع میاندازند که از شرایط خوبی برخوردار نبودهاند. این درست است که شرایطی که در آن بزرگ میشویم، نقش بسیار مهمی در میزان موفقیت یا عدم موفقیت ما دارد، اما هرگز نمیتوان این فاکتور را تنها فاکتور برای عدم موفقیتهایمان به حساب آوریم.
چیزی که در تحقیقات علمی مشخص شده است، این است که کارآفرین شدن تا حد کمی به وراثت مرتبط است، اما تا حد بسیار زیادی قابل یادگیری است.
سیستم مغزی ما کاملاً انعطاف پذیر و قابل تغییر است. هرآنچه بخواهیم میتوانیم به آن یاد بدهیم.
میتوان صدها نفر را مثال زد که بدون شرایط خوب، بدون پدر و مادر پولدار و بدون امکاناتی خاص، کارآفرینان بزرگی شدهاند. هرچند میتوانیم صدها مثال نقض هم بیاوریم.
در هر صورت همه چیز بستگی به میزان تلاش و کشف الگوهای کارآفرینی دارد. اگر بتوانید الگوهای کارآفرینان را کشف کنید، احتمالاً میتوانید انتظار موفقیتهایی مشابه آنا را هم داشته باشید. در ادامه در این مورد بیشتر خواهیم گفت.
کارآفرینی ما چقدر شانس موفقیت دارد؟
هرگز نباید موضوعی مثل کارآفرینی را با یک یا چند فاکتور بررسی کرد. میزان موفقیت ما در کارآفرینی بستگی به فاکتورهای مختلفی دارد. بسیاری از این فاکتورها دست ما نیست و تسلطی روی آنها نداریم. مثلاً اینکه در چه خانوادهای به دنیا آمدهایم، شرایط اقتصادی کشورمان چگونه است و یا از پدر و مادرمان سرمایهای به ما رسیده یا خیر.
اما فاکتورهای دیگری هم هستند که در میزان موفقیت ما در تشخیص فرصتهای کارآفرینی نقش مهمی دارند. به چند مورد از این فاکتورها توجه کنید:
انضباط شخصی
کارآفرینها تحت نظر کسی نیستند. آنها آقا بالاسر ندارند و این خودشان هستند که باید نظم و انضباط شخصی را رعایت کنند. رعایت انضباط شخصی از آن جهت مهم است که در نهایت منجر به ذخیره زمان بیشتری میشود. یک کارآفرین بزرگ باید ارزش زمان را به خوبی بشناسد و کارهای ضروری و لازم را در زمان خودش انجام دهد.
خلاقیت
خلاقیت فقط کار هنری، مجسمه سازی یا ساخت یک قطعه موسیقی نیست. هرگز خلاقیت را محدود به هنر ندانید. خلاقیتی که شما به عنوان کارآفرین باید داشته باشید، از جنس حل مسئله است. خلاقیت شما باید منجر به حل مسائل، صرفه جویی در زمان و بهبود فرایندهای کارهایتان شود.
خودآگاهی
یک کارآفرین موفق مسیرش را میشناسد. اگرچه بسیاری از اوقات ممکن است اتفاقاتی رخ دهد که به کلی مسیر شما را عوض کند، اما اینکه خودآگاهی داشته باشید و بدانید میخواهید کارآفرین شوید، موضوع مهمی است.
خودآگاهی نسبت به نقاط قوت و نقاط قابل بهبود میتواند در نحوه رسیدن به موفقیتها و اهداف، بسیار تأثیرگذار باشد.
مهارتهای ارتباطی
کارآفرینهای موفق اصولاً باید مهارتهای ارتباطی خوبی هم داشته باشند تا کارشان را به خوبی پروموت کنند و به دیگران بشناسانند.
شبکه سازی و نحوه برقراری ارتباط مؤثر با افراد موفق را هم میتوانیم در همین دسته قرار دهیم. تحقیقات دانشگاه وروسلاو نشان داد یک کارآفرین موفق و بزرگ باید این 3 مهارت ارتباطی را داشته باشد:
- گوش دادن مؤثر،
- ارائه پیام به شکل واضح،
- بازخورد دادن به شکل حمایتی.
انعطافپذیری
بسیاری از ما میشناسیم کسبوکارهایی را که پس از همه گری کرونا، شکست خوردند و از دایره روزگار محو شدند. احتمالاً یکی از دلایل بزرگان عدم انعطافپذیری و ناتوانی در تطبیقپذیری با شرایط تازه بود. کارآفرینهای بزرگ باید بتوانند با اتفاقات غیرمنتظره روبرو شوند و خود را با سلاحهای قدرتمند مادی و معنوی مسلح کنند.
ریسکپذیری
کارآفرینهای موفق اصولاً افرادی ریسکپذیر هستند. افرادی که ریسکپذیری پایینی دارند، قاعدتاً به مشاغلی مثل کارمندی و سایر مشاغل کم ریسک خواهند پیوست و جسارت کارآفرینی را ندارند. آنها با یک بار شکست، ناامید شده و به نقطه امن قبلیشان بازمیگردند.
خوشبینی
خوشبینی با مثبت اندیشی فرق دارد.
خوشبینی یعنی همه تلاشتان را کنید و از همه ابزارهایتان استفاده کنید، آنگاه به نتایجی که به دست میآورید با دیده خوشبینی نگاه کنید و امیدوار باشید.
اما مثبت اندیشی صرف میگوید دست روی دست بگذارید و اجازه دهید اتفاقات خوب خودش بیفتد!
خوشبینی عاقلانه و پر از تلاش را جایگزین مثبت اندیشی و خوشبینی احمقانه کنید.
چطور با روش ماکان آریا پارسا سیستم کارآفرینی را در خود ایجاد کنیم؟
میگویند وقتی یک نفر در دنیا توانسته کاری انجام دهد، افراد دیگری هم میتوانند آن کار را انجام دهند.
شما نمیتوانید از دیگران تقلید و کپیبرداری کنید. چون ما انسانها از بینهایت اعتقاد و نظر و انگیزه و دانش تشکیل شدهایم و اینکه بخواهیم مغزمان را دقیقاً شبیه کسی دیگر کنیم، کاری نشدنی و محال است.
درست است که زندگی ما با افراد دیگر متفاوت است، اما واقعاً میتوان بدون اینکه تقلید کرد، الگوهای ذهنی و کاری موفقترین کارآفرینها را کشف و آنها را به کار گرفت؛ اما چطور؟
با ساختن مدلهای شخصی و بومی سازی شده افراد موفق و کشف چگونگی تصمیمگیری آنان! البته این نکته را در نظر داشته باشید که شما هرگز نباید خود را با کسی مقایسه کنید. اصلاً شاید الگوبرداری شما اشتباه باشد یا حتی درست باشد و جواب ندهد؛ بنابراین صرفاً باید آزمونوخطا را در دستور کارتان قرار دهید. اگر هم قصد مقایسه دارید، ابتدای کارتان را با ابتدای کار آنها مقایسه کنید نه موقعیت کنونیشان! آنقدر الگوهای کشف شده را آزمونوخطا کنید تا بالاخره مسیر واقعی خودتان را پیدا کنید.
روشهای زیر کمک میکند تا الگوهای ذهنی افراد موفق را دنبال کنید:
اول: دلایل موفقیت کارآفرینان چه بوده است؟
10 کارآفرین برتر و موردعلاقهتان را شناسایی کنید و سعی کنید لیستی از 5 دلیل موفقیت آنان تهیه کنید. تمام نقاط مشترک این موارد را بیرون بکشید و ببینید چطور میتوانید یک الگوی مشترک بسازید. میتوانید از زندگینامه کارآفرینان موفق هم حسابی کمک بگیرید.
دوم: دلایل شکستشان چه بوده است؟
همانقدر که دلایل موفقیت مهم است، دلایل شکست هم مهم است. کارآفرینان موفق از ده ها شکست گریختهاند و دوباره برخاستهاند. آنها از هر شکست تجربه کسب کردهاند تا یاد بگیرند چگونه دوباره شکست نخورند؛ بنابراین حتماً باید بررسی کنید که کارآفرینهای موفق چطور شکستها را از سر گذراندهاند.
سوم: سبک زندگیشان چگونه است؟
یکی از بخشهای مهم الگوهایی که قرار است از زندگی افراد موفق دربیاورید، بخش مربوط به سبک زندگی آنهاست. مطمئناً با تجسس در زندگی آنها میتوانید متوجه برخی شباهتها و نقاط مشترک بشوید.
چهارم: ارزشها و باورهایشان چیست؟
باورها و ارزشهای زندگی نقش مهمی در مسیر پیش رویمان دارند. این باورهای ما هستند که هدایتمان میکند. اینجا منظور باورهای دینی و اعتقادی نیست. منظور طرز تفکر و شیوه نگرش به دنیا و پدیدههای آن است.
اگر چیزهایی در زندگیتان هست که با راهی که قصد رفتنش را دارید متناقض است، آنها را شناسایی کرده و با باورهای افراد موفق جایگزین کنید.
مثلاً به جای باور به اینکه پول چیز بدی است، تصور کنید که با پولدار بودن چطور میتوانید کلی کارهای خیر و جذاب و زیبا انجام دهید. به دیگران ببخشید، کارهای عامالمنفعه کنید و به افراد نیازمند، آموزش دهید.
برای الگوبرداری از افراد موفق و سرشناس، اول باورهای خود را مورد تفتیش قرار دهید و محدودکنندهها را بشناسید.
نکاتی در مورد تشخیص فرصتهای کارآفرینی
در پایان این مقاله، نظر شما را به نکات و عوامل کارا در تشخیص فرصتهای کارآفرینانه جلب میکنیم. رعایت این نکات بدون تردید کمک خواهد کرد که دیدگاه کارآفرینانه شما عمیقتر شده و انواع فرصتهای کارآفرینی را بیشتر پیدا کنید.
نکته اول: کامل گرایی، مانع بزرگ موفقیت است!
هرگز گمان نبرید که برای کارآفرین شدن، به یک ایده بکر و بدون نمونه نیاز دارید. ایدههای بزرگ کارآفرینی هم در ابتدا خام و بهدردنخور به نظر میرسیدهاند. به این نکته دقت کنید که در هر ایدهای هم فرصتهای زیادی نهفته و هم ضعفهای زیاد!
اگر اسیر کامل گرایی شوید و فرصتها را نبینید، هرگز ایدهای کامل به ذهنتان نخواهد رسید. پس وقت را تلف نکنید و منتظر یافتن یک ایده کامل و دقیق نباشید.
نکته دوم: شکستها پلی به سوی موفقیتاند!
به کلیشهای بودن این جمله نگاه نکنید، این جمله همیشه میتواند درست باشد. شکستها اگر از آنها درس گرفته شود، بسیار ارزشمندند. شکستها هزینهای هستند که باید برای موفقیت بپردازید. بهایی است که باید برای رسیدن به اهدافتان پرداخت کنید.
شما تنها موفقیتها و دستاوردهای افراد موفق را میبینید، اما شکستهای بیشمارشان را ندیدهاید.
نکته سوم: شناسایی فرصتهای کارآفرینی شبکه سازی بزرگترین راز موفقیت است
تا میتوانید باید شبکههای ارتباطیتان را گسترش دهید. با آدمهایی از جنس خودتان که موفقتر از شما هستند رابطه برقرار کنید تا افراد بیشتری شما را بشناسند. کم کم فرصتهای بیشتری به سمت شما خواهد آمد و درخواستهای کار و پروژه بیشتری دریافت خواهید کرد. درنتیجه درآمدتان هم افزایش مییابد.
نکته چهارم: ذهنیت رشد و نوآوری داشته باشید
افراد مختلف دو نوع ذهنیت دارند: یک دسته از افراد ذهنیت رشد دارند و دستهای دیگر ذهنیت ایستا!
برای تبدیلشدن به یک کارآفرین موفق هرگز نمیتوانید ذهنیت ایستا داشته باشید. دائماً باید در حال یادگیری و آزمونوخطا باشید. افراد با ذهن ایستا مدام از نشدنها صحبت میکنند، اما افراد موفق و کارآفرینهای بزرگ مدام از اینکه چگونه میشود، حرف میزنند.
آنها به دنبال حل مسائلی هستند که بر سر راهشان قرار میگیرد، به جای بهانهتراشی، دنبال بهبود فرایندها هستند و تلاش میکنند مسائل را از بهترین راهحلها حل کنند نه لزوماً از سریعترین راهها.
نتیجه گیری
مقاله فرصتهای کارآفرینی از دکتر ماکان آریا پارسا با این دیدگاه نوشته شده که بتواند به کسانی که قصد کارآفرین شدن و راهاندازی کسبوکار دارند، کمک کند. حتماً نکاتی که در متن این مقاله خواندید را بار دیگر مطالعه کنید و ببینید چطور میتوان آنها را در زندگی به کار بست.
شناسایی و ارزیابی فرصتها میتواند شانس رسیدن شما به موفقیتهای مدنظرتان را افزایش دهد.
سؤالات متداول
آیا لازم است یک کارآفرین، مهارتهای استخدام و مدیریت نیروی انسانی هم داشته باشد؟
بله! دکتر ماکان آریا پارسا توضیح میدهد که چطور مهارتهای مدیریت منابع انسانی به او کمک کرد تا شروع به تیم سازی و مدیرت آنها کد و با استفاده از همین تیم اولیه، به سرعت درآمدزایی را شروع کرده و تیمش را گسترش دهد.
چرا کارآفرینان بزرگ، به دنبال یادگیری مهارت فروش میروند؟
شناسایی فرصتهای کارآفرینی مستلزم این است که چطور کارمان را به دیگران معرفی کنیم. شما به عنوان یک کارآفرین موظف به یادگیری مهمترین مهارتهای فروش هستید. چون با این مهارت میتوانید تخصص، خدمات یا کالاهایتان را به دیگران معرفی و آنها را متقاعد به استفاده از محصولات و خدماتتان کنید.
یک کارآفرین، چطور استرسها و نگرانیهایش را کنترل میکند؟
در هر بازه زمانی ممکن است چالشها و نگرانیهای عمده زیادی برایتان پیش بیاید. اگر میخواهید کارآفرین موفقی شوید و فرصتهای کارآفرینی را به خوبی بشناسید و بقاپید، باید بلد باشید چطور با چالشها برخورد کنید. با جستجو در مورد کنترل مهارتهای استرس و کاهش نگرانی، حتماً در این باره بیشتر بخوانید.